Stranded in the night
دوشنبه, ۲۷ ارديبهشت ۱۴۰۰، ۰۱:۲۲ ب.ظ
دیشب از گوشی ام دور بودم
خیلی دور
صبح نگاهش کردم
پیامی دریافت شده بود
"کمی بخواب"
اما من می دانم، می دانم که او حال خوبی نداشته است
می خواسته با کسی صحبت کند
من را انتخاب کرده بود
در خودم مچاله شدم
چرا به گوشی توجه نکرده بودم؟
آخر من می دانم، زمانی که لبریزی باید صحبت کنی
اما کسی نبوده است، مانند من که هیچوقت کسی نبوده است
دروغ نمی گویم
عمیقا در خودم مچاله میشوم وقتی می بینم کسی احساس مرا تجربه می کند
- ۰۰/۰۲/۲۷