سرزمین های پَست

سوی دیگر،ترحمی به عصیان در توده ای از طغیان

سرزمین های پَست

سوی دیگر،ترحمی به عصیان در توده ای از طغیان

آن دو می گویند هیچکس از تو آرام تر و بی آزار تر نیست 

لبخند می زنم 

در ذهنم:شاید باید آزار می دادم تا عادی می بودم

  • Syd Just syid

اینکه این کار تا کی قرار است ادامه داشته باشد را نمی دانم 

اما می دانم که ظهور می تواند حاصل یک حضور باشد

صبر کن

شاید این را هم نمی دانم

  • Syd Just syid

لعنت 

لعنت به این قرص ها 

یکی از عوارضشان خشکی دهان است 

انقدر دهانم خشک می شود که گاهی می خواهم روغن خودرو داخل دهانم بریزم

لعنت به این قرص ها که خوردنشان یکجور بدبختی و است و نخوردنشان یکجور

 

  • Syd Just syid

اما زندگی ام دیگر یک تراژدی خنده دار نیست

یک کمدی است که تا ابد باید برای آن گریست

  • Syd Just syid

کاش می توانستم بیشتر از یک موسیقی با او صحبت کنم 

اگرچه حرفهایم را در اولین ارسالی گفته ام 

اما می ترسیدم 

می ترسیدم که آن قطعه را درک نکند 

و نکرد 

 

  • Syd Just syid

اما خدا باید صدا باشد 

در غیر اینصورت خدا نیست

  • Syd Just syid

 

شبی جبه دیگر کن و پوستین

 فرود آی از آن بارگاه بلند

رها کرده ی خویشتن را ببین!

  • Syd Just syid

دیگر نابودم 

انگار که اصراریست بر نابودی

مخاطبین را باز کردم 

هیچکس نبود که با او تماس بگیرم 

پیامی بدهم

بر روی صندلی نشسته ام و به Richard anthony گوش می دهم

سیگار هم که در بدنم هست

گمان می کنم چیزی نمانده تا عقلم را بطور کامل از دست بدهم

  • Syd Just syid

ساعت 2 بود

1951مین قرص را خوردم

دکتر گفته بود به هیچ وجه بیشتر از یکی را نخور مگر با دستور من

ساعت 3 بود

2021مین قرص را خوردم

واقعا برایم فرقی نمی کرد که اوردوز خواهم کرد یا نه 

می خواستم بخوابم 

یا بمیرم یا بخوابم 

خوابیدم

  • Syd Just syid

نتیجه بر این شد

هرگز در این باره با او صحبتی نمی کنم 

هیچگاه از این موضوع خبردار نخواهد شد

و می دانم که کم کم و روزی متلاشی خواهم شد 

 

  • Syd Just syid